معنی جنباندن، تکان دادن، تکان خوردن، جنبیدن، تکان, معنی جنباندن، تکان دادن، تکان خوردن، جنبیدن، تکان, معنی [jfاjbj، تlاj bاbj، تlاj omcbj، [jfdbj، تlاj, معنی اصطلاح جنباندن، تکان دادن، تکان خوردن، جنبیدن، تکان, معادل جنباندن، تکان دادن، تکان خوردن، جنبیدن، تکان, جنباندن، تکان دادن، تکان خوردن، جنبیدن، تکان چی میشه؟, جنباندن، تکان دادن، تکان خوردن، جنبیدن، تکان یعنی چی؟, جنباندن، تکان دادن، تکان خوردن، جنبیدن، تکان synonym, جنباندن، تکان دادن، تکان خوردن، جنبیدن، تکان definition,